کارگردان : George Miller
نویسندگان : George Miller, Brendan McCarthy, Nick Lathouris
بازیگران : Tom Hardy, Charlize Theron, Nicholas Hoult
خلاصه داستان : در آینده ای دور، در حالی که تنها بیابانی خشک از زمین باقی مانده است، باقیمانده ی نسل انسان ها برای بدست آوردن واجبات زندگی حاضرند یکدیگر را بکشند. مکس، مردی کم حرف که زن و بچه اش را از دست داده است، به تنهایی سفر می کند و در جستجوی صلح می باشد.
چیزی که تماشای «جادهی خشم» را دلچسبتر میکند این نکته است که فیلم تمام قواعد کلی و نانوشتهی فیلمهای بلاکباستری را که [مثلاً] فیلمهای گران و پرخرج باید برای نوجوانان و بزرگسالان بازاریابی شود و، در عین حال، برای بازگرداندن بیشترین سود از فروش، برای بچههای هشتساله نیز قابل دیدن باشد، رعایت نمیکند و پس میزند. خواهناخواه جورج میلر از این قواعد نانوشته آگاه بوده است و این کار را همانند راندن یک تانکر سوخت درست به وسط این نوع قوانین انجام داده است. «جادهی خشم» لذت را در راههای مختلف برای تکهتکه کردن، سوزاندن و ترکیدن بدنهای افراد مضحک و عجیبوغریب درون فیلم گنجانده است.
در فیلم مردانی رنگپریده و لاغر مانند ملیس (Melies) اره میشوند، به اطراف پرت میشوند، میمیرند، و در انفجارها منفجر میشوند. تصورکنید گروه سیرک «سیرک دو سولی» (Cirque du Soleil) مانند یکی از نقاشیهای هیرونیموس بوش (Hieronymus Bosch)، نقاش هلندی، در حال اجرا بر روی صحنه است و کسی یکدفعه صحنهی نمایش را بهآتش میکشد. این کموبیش چیزی است که میلر خلق کرده است.
اما نقشی که در واقع کار اصلی را انجام میدهد و جای نقش اصلی مرد را گرفته یک زن است، یک سرباز سرکش بهاسم فیوریوسا (Furiosa) با بازی شارلیز ترون، کسی که مغز متفکر این فرار است. فیوریوسا یکی از سرسختترین و، در عین حال، انعطافپذیرترین قهرمانان چند سال اخیر است. همانند نقش سیگورنی ویور در سری فیلمهای «بیگانه» (Alien)، فیوریوسا بهواسطهی جنسیت خود شکل گرفته، نه بر اساس تعریفی از آن و این. ترون بهطرزی بسیار عالی مناعت طبع و اضطراب و رودررویی با این احساسات را بهنمایش گذاشته است.
منبع : نقد فارسی
/987/
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}